شعر های ویژه 3 تا 7 سال
شعر مادر
صبح تا شب مادرم ، می کند کار و تلاش کارهای خانَمان ، آه ، کمتر بود ، کاش
تَشتِ سنگین را خودش، می کُنَد از جا بلند رَخت ها را یک به یک، میگذارد روی بند
می رود بازارِ شهر، نان و سبزی می خرد خوب می دانم که باز، پول ، کم می آورد
می شوم دلتنگ او،هر زمان در خانه نیست تازگی فهمیده ام ، او فرشته یا پری ست
حجاب
چادر که بر سر بیاد حجابِ برتر می یاد
شبیه زهرا می شی شیعه ی مولا می شی
ای دخترِ مومنه با تقوا و کریمه
خدا نمی پسنده پا بی جوراب بمونه
لباس های رنگارنگ با جلوه های قشنگ
باشَن برای خونه دور از جمع مردونه
دخترای مهربون روشنی ِ دل و جون
لباسِ تنگ و چسبون میل و نیاز شیطون
دهه فجر
یه روز تو ماه بهمن خنده نشست رو لبها
چونکه اومد به میهن امام و رهبر ما
میون کوچه هامون گلدونِ گل گذاشتیم
پر می زدیم به شادی درد و غمی نداشتیم
بیا با هم بخونیم بازم مثل همیشه
شعار اون شهیدان که رو دیوار نوشته
تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست
قرآن
من آرزو دارم که روزی مثل پدر قرآن بخوانم
در گوشه ای بنشینم آرام از قصه های آن بخوانم
من خوب می دانم که قرآن ازهدیه های آسمان است
هر حرفِ زیبایی که دارد حرف خدای مهربان است
قرآن برایم مثل باغی است باغی پراز گلهای خوش بو
باید همیشه دوست باشم مانند یک پروانه با او
آخرین نظرات